سرتیتر آثار

ا
دفتر‌شعر‌استاد‌محمد‌رضا‌حکیمی

«ساحل خورشید»



داغ عشق تو نه آنست که از دل برود...


خراسان از دیرباز مهد علم و فرهنگ و ادب بوده است و از این خطه‌ی پهناور، شاعران و نویسندگانی بی‌شمار پای به عرصه وجود نهاده‌اند. در سبک شناسی، استادان ادب شناس برای نخستین دوره‌ی شعر فارسی، نام سبک خراسانی را برگزیده‌اند. این نام‌ـ چنانکه پیداست ـ به برجستگی‌های ادبی و حضور محوری نخستین چامه گویان و نویسندگان فارسی زبان در این منطقه اشاره دارد؛ از رودک سمرقند تا بیهق سبزوار و از توس تا هرات. در قرن ششم، ظهور سبک عراقی ـ تا اندازه‌ای ـ از رونق و شکوه سبک خراسانی کاست ولی هرگز مقام استادی شاعران و نویسندگان کهن فراموش نشد و نام نیک صد‌ها اسطوره‌ی جاودان همچون شهید بلخی،‌ رودکی سمرقندی،‌ دقیقی توسی، عنصری بلخی، منوچهری دامغانی، ابوالفضل بیهقی، خواجه نصیرالدین و خواجه نظام الملک توسی، نظامی عروضی سمرقندی،‌ناصر خسرو قبادیانی، کسایی مروزی، انوری ابیوردی، سنایی غزنوی، اسدی توسی، فرخی سیستانی و.... در یاد‌ها و خاطره‌ها زنده ماند.

پس از آنکه سبک هندی، علی‌رغم نازک اندیشی‌ها و تعبیر آفرینی‌های شگفت، نتوانست از پس آزمون پسند عمومی برآید،‌ نهضت بازگشت آغاز شد و بسیاری از اهل ادب به شاعران نام‌آور خراسان قدیم اقتدا کردند و به استقبال و تقلید از آثار ایشان روی آوردند.

چندی نگذشت که این بار، ظهور«شعر نو» هنگامه کرد و انقلابی عظیم را موجب شد. جالب آنکه زبان باصلابت خراسانی در شعر نیمایی نیز به کار گرفته شد و ـ به اعتقادحقیر- ارزنده‌ترین وماند‌گارترین نمونه‌های شعر نیمایی را درآثار بزرگانی چون مهدی اخوان ثالث (م.امید) عرضه کرد.در قرن اخیر نیز شاعران بسیاری از خطه‌ی شاعر خیز خراسان برخاسته‌اند. سخنورانی همچون ادیب نیشابوری، ملک‌الشعرای بهار، مهدی اخوان ثالث، نعمت‌الله آزرم، محمد‌رضا شفیعی کدکنی، غلامرضا قدسی، عبدالعلی نگارنده، محمد قهرمان، احمد کمالپور و ...

این مقدمه را برای آن نگاشتم تا به موضوع اصلی نوشتار حاضر برسم که معرفی کتابی است حاوی اشعار فارسی و عربی استاد علامه محمد رضا حکیمی با عنوان «ساحل خورشید». فرزانه‌ی خراسان نیازی به معرفی ندارد. نسل‌های جوان نیز برای آشنایی بیشتر با کلام و مرام استاد، می‌توانند از جمله به چهار کتاب زیر مراجعه کنند:

ـ «فیلسوف عدالت» آقای کریم فیضی؛

ـ «راه خورشیدی» آقای محمد اسفندیاری؛

ـ «مرزبان توحید» تألیف آقای سعید حسینی؛

ـ «رالز، حکیمی» (دو فیلسوف عدالت)» تألیف محمد رضاآرمانمهر.

علامه حکیمی، هم نثری استوار دارد و هم شعری دلنشین. او به دو زبان فارسی و عربی، شعر می‌سراید و این گونه یاد ادیبان بزرگی همچون ابوالفتح بستی، رشیدالدین وطواط، ناصر خسرو و... را در اذهان زنده می‌کند.

در مجموعه‌ی مختصری که از اشعار استاد منتشر شده‌ است، هم قصایدی به سبک خراسانی دیده می‌شود و هم غزل‌هایی لطیف به سبک عراقی. هم قالب‌های سنتی همچون مثنوی،‌ رباعی و مسمط یافت می‌گردد و هم اشعار نیمایی. هم سروده‌های فارسی و هم اشعار عربی.

استاد حکیمی هم نماینده‌ی ادبیات معاصر خراسان است و هم زبان گویای مکتب تفکیک. به بیانی دیگر، او بار دو نهضت را بر دوش می‌کشد: نهضت علمی تفکیک و نهضت ادبی تشیع. استاد در این موضوعات، آثار متعددی پدید آورده که هر یک در جای خود،‌ شایسته‌‌ی امعان نظر جویندگان دانش و معرفت است.کتاب «ساحل خورشید» که به همت انتشارات علمی و فرهنگی الحیاه در 2500 نسخه به زیور طبع آراسته شده، و با قیمتی بسیار ارزان انتشار یافته است، کتاب با مقدمه‌ای از امیرمهدی حکیمی آغاز می‌شود. در ادامه، نخست هجده غزل شور انگیز و سپس نه قصیده‌ی فاخر خوانندگان را بر سر ذوق می‌آورد. یک مثنوی، چهارده رباعی، سه مدیحه، سه مرثیه، یک توسل و سه شعر نیمایی، دیگر اشعار فارسی استاد را تشکیل می‌دهند. دو قصیده‌ی دیگر با نام‌های «دلیل راه» و «منشور تشیع» فصل مربوط به اشعار فارسی را پایان می‌بخشند.

فصل دوم کتاب به اشعار عربی، اختصاص دارد؛ «الوهیج» (در استقبال از قصیده‌ی عینیه‌ی ابن سینا و پاسخ به یکی از سؤالات وی درباره اسرار نقش انسانی)، «نغمات الاشواق» (مسمطی در مدح اهل بیت اطهار«ع»، علی‌الخصوص ثامن‌الحجج علی بن موسی‌الرضا «ع»، «دموع علی سفح» (بدیعیه‌ی مهدوی) قصاید «مطرانیه»، «تفکیکیه» و «استادیه»، و «المنطق المنظوم»، اشعار عربی استاد را در این بخش تشکیل می‌دهند.

موضوع غالب اشعار یاد شده، دغدغه‌های والای علامه حکیمی است یعنی عدالت و تفکیک. او هرگاه لب به سخن می‌گشاید و یا قلم در دست می‌گیرد، این دو آرمان بلند را فریاد می‌زند و حکمت‌های ناب را با واژگان شکوهمند بیان می‌کند و نثر و شعری حماسی می‌آفریند. اینجاست که آدمی می‌ماند به عظمت واژه‌ها بیندیشد یا به ژرفای معانی؟ از روانی اشعار لذت ببرد یا از تعالی افکار؟ نظم گویا را به تماشا بنشیند یا ذهن پویا را؟

در«ساحل خورشید» از سر و روی مصراع‌ها حکمت می‌بارد و فرموده‌ رسول گرامی اسلام(ص) در گوش جان طنین‌افکن می‌شود که: ان من الشعر لحکمه.در میان سروده‌های استاد، اشعار مختلف در قالب‌های گونه‌گون یافت می‌شود و از این رو، گزینش شعری برای تقدیم به خوانندگان عزیز دشوار می‌نماید؛ ولیکن غزلی شورانگیز را برگزیدیم تا اندکی، اشتیاق علاقه‌مندان را پاسخ دهیم و صحت مدعای خویش را به اثبات برسانیم:



یک دل، که برد رنج، ز رنج دگران، کو ؟!

یک تن زغم خلق، به عالم، نگران، کو؟!

یک همت آزاده که فریاد برآرد

وارسته ز خود، در پی سود دگران، کو؟!

یک دست که بردارد، از دوش خلایق

این بار گران، بارگران، بار گران، کو؟!

ارباب «تکاثر» همه چون شیر ژیانند

کو آنکه نهد بند به این شیر ژیان، کو؟!

مظلوم‌تر از خلق خدا، خلق خدایند

از عدل حضوری چه و از داد نشان، کو؟!

گر مذهب ما جعفری است این چه سلوکی؟!

از مکتب معصوم، عیان کو و بیان،‌کو؟!

بدنامی دین، هیچ مسلمان نپذیرد

کو دین و خداترسی ابنای زمان، کو؟!

قرآن سخن عدل همی‌گوید و احسان

یک نکته ز رفتار به آن گفته، غیان کو؟!

از کذب فراتر نرود، غالب گفتار

آن صدق که باور بتوان، از بن جان، کو؟!

گزارش تخلف
بعدی